بیوگرافی ایزل

کنعان امیرزعلی اوغلو یکی از مشهورترین و پرطرفدارترین بازیگران سینما و تلویزیون ترکیه است و شاید بتوان او را بزرگ ترین سوپراستار حال حاضر سینمای ترکیه لقب داد…این بازیگر قد بلند و متناسب ۱۹۰ سانتی متری با بازی در چند سریال و فیلم پرطرفدار مثل «گرگ و میش»، «دل دیوانه»، «زندگی تلخ» و «آدم اهل دعوا» به یکی از پرطرفدارترین بازیگران ترکیه تبدیل شد و بازی او در سریال بسیار پرطرفدار «ایزل» توانست شهرت و محبوبیتی فراتر از تصور برایش به ارمغان آورد. او پیش از بازیگری مدل لباس بود که توانست به عنوان بهترین مدل ترکیه در مسابقات جهانی بهترین مدل های لباس شرکت کند. او موفق شد عنوان بهترین مدل دنیا را از آن خود کند. گفت وگویی که از او می خوانید از مجموعه چند گفت وگوی او دست چین شده است.

قاعده بازی چیست؟ و چرا ما با این قاعده بازی نکنیم؟

دنیای اسلام، تشنه این قاعده بازی است و پس از دنیای اسلام، حتی دنیای غرب تشنه این قاعده بازی است. کم نبوده اند جاذبه​های ایرانی و اسلامی که غربی ها ​را به این سوی دنیا کشیده اند؛ زیرا قاعده بازی را به خوبی می شناسند و اساسا رسانه و خبر و سرگرمی را خودشان ساخته اند و شاید خودشان، بهتر می توانند اداره اش کنند؛ مثل ما که فرش را خودمان ساخته ایم و قطعا بهتر می توانیم در این زمین، بازی کنیم. اگر قاعده بازی را یاد بگیریم، موفقیتی جمعی در انتظار ماست و این موفقیت جمعی، می تواند برای بسیاری از جوانان جهان اسلام و ایران، انگیزه بخش باشد و آنها را به سمت و سوی هنر و فرهنگ و رسانه و خوب بازی کردن با آن بکشاند.

نقش هایی که با عشق کار کردیم

نقش های من در قلبم شکل گرفت. این نقش کاملا با سایر سریال های ترکی معمول فرق داشت. آنقدر همه در این کار از خود مایه گذاشتند که بعید می دانم حتی اگر تمام اعضای گروه دوباره دورهم جمع شوند، بتوانیم همان کیفیت را حفظ کنیم.

بازیگر را با یک نقش می شناسند

یک مشکل بزرگ در ترکیه این است که متاسفانه بازیگر را فقط با یک نقش مهمش می شناسند و همیشه توقع دارند او همان نقش و تیپ را بازی کند. دست کم بخش زیادی از مردم ترکیه اینطور فکر می کنند. این اصلا کار صحیحی نیست. به نظرم یک جور بی احترامی به توان بازیگر و اصلا شغل بازیگری است، به همین دلیل همیشه سعی کرده ام نقش های متفاوتی بازی کنم. مثلا وقتی با بازی در سریال«دلی یوررک» معروف شدم، برای سریال «گرگ و میش» نقشی را بازی کردم که کاملا با آن شخصیت فرق داشت. همه از این کار من تعجب کردند و حتی گفتند شمایلت را خراب کردی اما معتقدم یک بازیگر باید در نقش های متفاوت بازی کند نه اینکه در یک نقش کلیشه شود.

اهمیت انگیزه

برای یک بازیگر داشتن انگیزه بسیار مهم است. اگر یک بازیگر انگیزه نداشته باشد دیگر بازی نمی کند. بگذارید مثال بزنم؛ برای بازی در یکی از نقش هایم باید کاملا خودم را آماده می کردم. باید نقش یک آدم بزن بهادر و ورزشکار را بازی می کردم، بنابراین رفتم باشگاه و تمرینات سختی را شروع کردم. زمانی که فیلمبرداری شروع شد، کاملا آماده بودم. وقتی شما کارتان را دوست داشته باشید به همه جنبه های آن اهمیت می دهید و تمام زندگی تان حول همین محور شکل می گیرد. مجبورید خیلی چیزها را رعایت کنید. مجبور هستید فلان غذایی را که دوست دارید، نخورید چون وزنتان بالا می رود و تناسب اندام تان به هم می خورد، مجبورید به طور منظم ورزش کنید، مجبورید خیلی کارها را انجام بدهید و خیلی کارها را نه…

بازی در مجموعه های تلویزیونی

بازی در برخی سریال ها بسیار سخت است چون یک یا دو نقش محوری دارد و اگر شما بازیگر این نقش ها باشید، فشار زیادی را تحمل خواهید کرد اما اگر یک سریال چند شخصیت محوری مختلف داشته باشد، آن وقت کار ساده تر می شود. من هر دو شکل این سریال ها را تجربه کرده ام و بازی در سریال هایی با چند شخصیت محوری برایم راحت تر بوده است.

کارهای خودم، کارهای دیگران

معمولا کارهای دوستان و همکارانم را تماشا می کنم اما هرگز سریال های خودم را نمی بینم. حس خوبی از دیدن کارهای خودم ندارم اما از دیدن کارهای همکارانم لذت می برم و از آنها ایده می گیرم. دیدن کارهای همکارانم کار مرا ساده تر می کند چون از آنها یاد می گیرم.

جایی که بزرگ شدمدر روستای اوچن

در استان آنکارا بزرگ شدم. آنجا ۳۰ خانواده زندگی می کردند. من تا ۱۲سالگی با پدرومادر و خواهر و برادرم آنجا زندگی کردم. روستای ما با روستاهای دیگر فرق داشت. مادر من مهندس مکانیک بود. بیشتر جوانان روستا هم تحصیلات دانشگاهی داشتند. در فامیل امیرزعلی اوغلو افراد تحصیلکرده زیادی وجود دارد. پدرم همیشه می گفت: «حتی اگر می خواهی کشاورزی کنی، باید کشاورزی باشی که از دانشگاه فارغ التحصیل شده.»

به خودم اهمیت می دهم

به خودم اهمیت می دهم و حواسم به تناسب اندامم هست. خوشبختانه از شرایط بدنی ام خیلی راضی ام. مراقب خورد و خوراکم هم هستم اما راستش اصلا سبزی دوست ندارم و نمی خورم. برعکس عاشق گوشت قرمز هستم اما سعی می کنم بیش از حد متعادل گوشت قرمز نخورم.همیشه صبحانه می خورم و خوردن عسل موقع صبحانه را خیلی دوست دارم. تقریبا هر روز صبح عسل می خورم، در ضمن به چای هم علاقه زیادی دارم. برای ریلکسیشن هم به تعطیلات می روم. تصور خیلی ها از تعطیلات رفتن به دریاست اما من غیر از دریا عاشق کوه و جنگل هم هستم. من عاشق طبیعتم؛ عاشق این هستم که طبیعت را تماشا کنم. عاشق اینم که جایی بنشینم و طلوع و غروب خورشید را ببینم. از زندگی شبانه و شب زنده داری بدم می آید. هر موقع هم وقت داشته باشم، کتاب می خوانم یا موسیقی گوش می کنم.

 

 

 

 

 

نظر  یادتون نره