شعر

ساخت وبلاگ

 

گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست

دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست

 

تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست

 

قانعم،بیشتر از این چه بخواهم از تو

 

گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست

 

گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم

 

گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست

 

آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن

 

من همین قدر که گرم است زمینم کافی ست

 

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه

 

برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست

 

فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز

 

که همین شوق مرا، خوب ترینم! کافی ست

 

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

 

به خداوندی خدا دوستت دارم

 

ای تو زيباترين زيبايی ، ای رويای بيداری

 

به خداوندی خدا دوستت دارم

 

ای بيقرار دلم ، ای تك درخت دشت سرخ قلبم ،

 

به همين لحظه های مقدس عشق قسم دوستت دارم

 

ای آنكه چشمت بارانی است ، ای تو كه روحت شادابی است ، و

رگهايت از خون محبت جاری است

 

به آن كعبه مقدس عشق قسم دوستت دارم

 

زندگی من ، ای آغاز من ، ای سرآغاز من ، ای فردای من

 

به همان لحظه ديدارمان قسم دوستت دارم

 

نمی دانم كلمه مقدس دوست داشتن را چگونه بيان كنم تا تو باور كنی كه

 

دوستت دارم

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

 
 براي ان عاشق بي دل مي نويسم كه حرمت اشكهايم را ندانست

براي ان مينويسم كه معناي انتظار را ندانست،

چه روزها و شبهايي كه به يادش سپري كردم

براي ان مينويسم كه روزي دلش مهربان بود

مي نويسم تا بداند دل شكستن هنر نيست

نه دگر نگاهم را برايش هديه ميكنم ، نه دگر دم از فاصله ها ميزنم

و نه با شعرهايم دلتنگي ها را فرياد مي زنم

مي نويسم شايد نامهرباني هايش را باور كند

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،


خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری

 صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری

خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی

بی وفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتی

خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا

 می سوزونه گاهی قلب و زهر تلخ بعضی حرفا

خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه

 هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمی مونه

خیلی سخته اگر عمر جادوی شعرت تموم شه

نکنه چیزی که ریختی پای عشق اون حروم شه

خیلی سخته اون که می گفت واسه چشات می میره

 بره و دیگه سراغی از تو ونگات نگیره

خیلی سخته تا یه روزی حرفهای اون باورت شه

 نکنه یه روز ندامت راه تلخ آخرت شه

خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفر شه

تازه فردای همون روز دوست عاشقش خبر شه

 خیلی سخته بی بهونه میوه های کال رو چیدن

بخدا کم غصه ای نیست چن روزی تو رو ندیدن

 خیلی سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی

 وسط راه اما از عشق یه کمی ترسیده باشی

خیلی سخته که بدونه واسه چیزی نگرانی

از خودت می پرسی یعنی می شه اون بره زمانی؟

خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی

اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی

خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه

بعد به اون بگی که چشمات نمی خواد اون رو ببینه

 خیلی سخته که ببینیش توی یک فصل طلایی

 کاش مجازات بدی داشت توی قانون بی وفایی

خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه

چقدر از گریه اون شب چشم تو سرش شلوغه

 خیلی سخته و قشنگه آشنایی زیر بارون

اگه چتر نداشته باشی توی دستا هردوتاشون

 خیلی سخته تا همیشه پای وعده ها نشستن

  چقدر قشنگه اما واسه ی کسی شکستن

 خیلی سخته واسه ی اون بشکنه یه روز غرورت

اون نخواد ولی بمونه همیشه سنگ صبورت

 خیلی سخته بودن تو واسه ی اون بشه عادت

دیگه بوسیدن دستات واسه اون نشه عبادت

 خیلی سخته چشمای تو واسه ی اون کسی خیسه

  که پیام داده یه عمر واسه تو نمی نویسه

 خیلی سخته که دل تو نکنه قصد تلافی

 تا که بین دو پرستو نباشه هیچ اختلافی

خیلی سخته اونکه دیروز تو واسش یه رویا بودی

از یادش رفته که واسش تو تموم دنیا بودی

خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره

 

 

ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

پایان.

 

 

 

وبلاگ شخصی مهران تقوی...
ما را در سایت وبلاگ شخصی مهران تقوی دنبال می کنید

برچسب : شعر,شعر های عاشقانه,شعر های احساسی , شعر های غمگین , نویسنده : مهران تقوی بازدید : 1822 تاريخ : جمعه 23 اسفند 1392 ساعت: 21:02

نظر سنجی

بهترین خواننده ی ایران کیست؟